نخستین رمانش که در سال ۱۳۷۵ منتشر شد او را به عنوان نویسندهای معرفی کرد که از جنگ قصههای زیادی برای گفتن دارد، قصههایی که میتواند مخاطبان را شوکه کند، بلرزاند و اشک را از چشم آنها سرازیر کند.
نخستین رمان یعنی «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» را در سن ۳۰ سالگی نوشت. این اثر به دلیل سبک خاص نوشتن و روایت عمیق و ویژه از جنگ با اقبال زیادی مواجه شد و مورد توجه جدی قرار گرفت.
رضا امیرخانی درباره آن گفته بود: «شاید بهترین رمان جنگ»!
«سفر به گرای ۲۷۰ درجه» جایزه ۲۰ سال داستاننویسی، جایزه چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جایزه ۲۰ سال ادبیات پایداری را از آن خود کرد. توسط پال اسپراکمن، نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتگرز آمریکا به انگلیسی ترجمه شده و نخستین رمان ایرانی با موضوع جنگ بود که در آمریکا منتشر شد.
دهقان در این اثر قهرمان داستانش «ناصر» و خواننده را با خود از فضای گرم و راحت خانه برمیدارد و میبرد درست وسط کارزار جنگ. حالا خواننده با چشم خود میبیند چگونه «ناصر» و دیگر رزمندگان، حماسهای بزرگ را خلق میکنند؛ بیآنکه حرفهای بزرگ بزنند یا ادعاهای عجیب و غریب داشته باشند.
«ناصر» که به مرخصی تحصیلی آمده و پس از امتحاناتش دوباره با بچهمحلش «علی» به جبهه برمیگردد، راوی قصه احمد دهقان است؛ راوی شوخطبعی که هم خودش لحن سرخوشانه و طنزآلودی دارد و هم در میان اتفاقات جبهه و جنگ، با نگاهی تیزبین آنها را که سویهای طنازانه دارند، شکار و روایت میکند. اما این یک روی سکه است و در سوی دیگر، توفان آتش و سایه تلخ مرگ است و هجوم تانکها. دهقان در این سوی ماجرا، یکی از موحشترین و هولانگیزترین صحنههای جنگ را به تصویر کشیده است؛ آنجا که «علی» بچهمحل و رفیق صمیمی «ناصر» زیر تانک میرود... با این همه، دهقان نشان میدهد که امید به زندگی و البته جنگیدن همچنان ادامه دارد.
دهقان همواره در آثارش از واقعیتهای جنگ ایران و عراق گفت. واقعیتهایی که به چشم خود دیده بود و باید آنها را به نسلهای بعدی جنگ ندیده، نشان میداد. نوشتههایش به مذاق خیلیها خوش نیامد و گفتند: «دهقان، تلخ مینویسد! ».
مأموریت: شکوه دادن به داستان
بارها مقابل دهقان نشستهام و در خصوص آثارش با او گفتوگو کردهام. نخستین بار زمانی بود که اولین مجموعه داستانش با عنوان «من قاتل پسرتان هستم» منتشر شد. در این گفتوگو در خصوص تلخنویسی داستانهایش صحبت کرد.
او معتقد بود نگاهش به ادبیات جنگ از درونش میجوشد و ساخته ذهن او نیست. دهقان در همان زمان در خصوص تلخنویسیاش دفاع جانانهای کرد و گفت: «بله گفته میشود مجموعه داستانهای من تلخ، ضدجنگ و یا پیشرو است اما من هیچ گاه به این کلمات توجه نداشتهام، چون قرار نیست با کلمات بازی کنم. قرار است وظیفه خودم را انجام دهم. وظیفه من نوشتن و اضافه کردن برگی به ادبیات کشور است. مأموریت این است. در مورد داستان جنگ حرفهای زیادی وجود دارد گاهی نابرادران میخواهند این برادر را آنچنان که خودشان میخواهند جلوه دهند و نمیخواهند حقیقت دیده شود اما من میخواهم بهترین و انسانیترین داستان جنگ را بنویسم و گمان میکنم اگر داستان جنگ این گونه باشد خوانده میشود. عهد من با خودم این است که صادق باشم، کاری به دیگران نداشته باشم، خودم را سانسور نکنم و بهترین داستان را
بنویسم.
عهدی که با خودم بستهام شکوه دادن به داستان است؛ در این صورت حس خوب به خواننده منتقل میکند.
این را خیلی گفتهاند و کلیشه شده که جنگ در همه جا یک امر مذموم است، اما پر از یاد گرفتنیهاست، پر از شکوه و جلال است. نگاهی به حرفهای دیگران ندارم. شاید در گذشته دور این حرفها میتوانست در من اضطراب به وجود بیاورد یا من را ناامید کند، اما سعی کردهام به حس درونی خودم اتکا کنم».
عشق و جنگ!
احمد دهقان از معدود نویسندگانی است که در آثارش از هیچ چیز دیگری سخن به میان نیاورده جز جنگ.
به باور او ماندگارترین آثار داستانی حول دو موضوع خلق شدهاند؛ عشق و جنگ.
آناکارنینا، جنگ و صلح، وداع با اسلحه و صدها داستان دیگر که خواندن آنها همواره برای کتابخوانها لذتبخش است حول همین دو محور است.
او معتقد است جدال و جنگ درونی و بیرونی و عشق، چالش انسان از ازل تا ابد بوده است و همین مسائل هم برای نویسندگان جذاب بوده تا دربارهشان بنویسند و او هم از این چالش جدا نبوده و همیشه درباره آن نوشته است.
احمد دهقان نویسنده آثار: مأموریت تمام، لحظههای اضطراب، روزهای آخر، ستارههای شلمچه، سفر به گرای ۲۷۰ درجه، گردان چهار نفره، هجوم، من قاتل پسرتان هستم، دشتبان، پرسه در خاک غریبه، بچههای کارون و جشن جنگ، امروز ۵۵ ساله میشود و قرار است بقیه روزهای نویسندگیاش را هم از جنگ بنویسد.
او معتقد است رمان جنگ همیشه خوانده میشود، چون قرار نیست تبلیغ جنگ بکند.
در آخرین گفتوگویی که با او درباره مجموعه داستان «جشن جنگ» انجام دادم، در مورد این دغدغهاش بسیار دلنشین صحبت کرد. او میگفت میخواهد با نوشتن از جنگ انسان خسته امروز را آرام کند: «رمان جنگ میخواهد دنیا را زیباتر جلوه دهد. همچنان که آتش هم برای سوزاندن است و هم برای گرم کردن، رمان جنگ هم میخواهد انسانها را در زمستانهای سرد امروز یاری کند و دل آنها را به آینده گرم کند. رمان جنگ با این شرایط میتواند در هر دورهای خوانده شود چون برای دلگرمی آیندگان میآید، نه ایجاد اضطراب و دلسردی. اگر این اتفاق بیفتد، رمان خلق شده است».
آخرین پرسش من از احمد دهقان این بود که «آیا همچنان از جنگ خواهید نوشت یا نه، شاید روزی...» او قاطعانه گفت: «من فقط یک سوژه غیرجنگی دارم که دوست دارم روزی بنویسمش. مابقیاش همه سوژههای جنگ است که اگر دو تای عمر معمولی را هم داشته باشم، باز سوژه برای نوشتن از جنگ دارم».
نظر شما